Jafar Akbari
جعفر اکبری

Jafar Akbari (جعفر اکبری)
  • Photographer
Jafar Akbari (جعفر اکبری) has been a Photographer in the following movies: Desiderium (1978), Samad in the Way of Dragon (1977), The Iconoclast (1976), Samad Becomes Fortunate (1975), Samad Becomes an Actor (1974) and more. جعفر اکبری به عنوان عکاس در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
سوته دلان درباره آن است که: حبیب آقا ظروف چی کاسب خوش نامی است که در پیرانه سر ازدواج نکرده و زندگی اش را وقف مادر و برادر ناتنی اش مجید دوکله کرده است. مجید، که به دلیل جمجمه ی بزرگش عقل سالمی ندارد، در مغازه ی حبیب آقا کار می کند و ظروف کرایه را به مجالس عزا و شادمانی می برد. او عاشق دختری است که عکسش را در ویترین یک عکاسخانه دیده است. حال روحی مجید وخیم می شود، و حبیب آقا او را، به امید شفا یافتن، به امامزاده داوود می برد. چندی بعد مجید از نو به یک بلیط فروش سینما دل می بندد، ‌و از خانه گریزان می شود. حبیب آقا او را می یابد و تصمیم می گیرد زنی را به عقدش در بیاورد،‌ به این امید که در بهبود وضع روحی مجید مؤثر واقع شود. او زن معروفه ای به نام اقدس را در ظاهر زنی نجیب به خانه می آورد. مجید و اقدس مهر یکدیگر را به دل می گیرند، و به رغم مخالفت حبیب آقا با هم ازدواج و در خانه ای پرت افتاده زندگی می کنند. مجید از گذشته ی اقدس مطلع می شود و حالش رو به وخامت می گذارد. حبیب آقا مجید را، سوار بر اسب، به امامزاده داوود می برد. مجید در میانه ی راه، قبل از آن که به امامزاده برسند، جان می دهد. در این فیلم جعفر اکبری با بهروز وثوقی, ... جهانگیر فروهر, جمشید مشایخی, شهره آغداشلو, رقیه چهره آزاد‌, علی حاتمی, سعید نیک پور, موسی افشار, هوشنگ بهارلو, جلال معیریان, فخری خوروش, محمود بصیری, سعید امیرسلیمانی, اوتللو فاوا, اسفندیار ماوندادی, علی عباسی, اکبر مشکین, مینو ابریشمی, آتش خیر, پریسا, عبدالله یاقوتی همکاری کرده است.
صبح روز چهارم درباره آن است که: امیر (سعید راد) جوان ولگرد، آسمون‌جل و آس و پاسی ست که ماشینی را در آبادان می‌دزد و ناخواسته بر سرِ دعوایی پوچ، مردی را می کُشد. او به تهران برمی گردد و بدونِ توجه به اینکه کسی را کشته، دزدی، قمار و خلاف‌هایش را ادامه می‌دهد و بعد سعی می‌کند معشوقه‌اش، زری (وجستا)، را راضی کند تا باهم به جنوب فرار کنند در این فیلم جعفر اکبری با میرمحمد تجدد, مهری ودادیان, حسن رضایی, پروین سلیمانی, کامران شیردل, محمدرضا اصلانی, جمشید الوندی, رضا پاکزاد, مهدی رجائیان, حسین شهاب, جلال پیشواییان, سعید راد, رضا صفایی‌پور, محمد تقی شکرایی, محسن آراسته, واروژان, کبری سعیدی, سوسن سرمدی, اسماعیل نوری علا, صمد شیرازی, زاون اوهانیان همکاری کرده است.
ستارخان درباره آن است که: کربلایی علی در جستجوی پناهگاهی در بازار تبریز به ستارخان می‌رسد و هر دو با هم می‌گریزند. اما هنگام فرار به دست نیروهای امنیتی بازداشت و بازجویی می‌شوند. در این میان حیدرخان عمواوغلی تلاش می‌کند آنها را آزاد کند و سپس به تهران می‌روند. در تهران ستارخان به جبهه مشروطه‌خواهان پیوسته و فرمانده تعداد یک صد سوار مشروطه‌چی می‌شود. در آنجا ستارخان و کربلایی علی با باقرخان دیدار کرد و پیمان‌نامه‌ای را امضاء می‌کنند. هم‌زمان اتابک با شلیک گلوله عباس آقا صراف کشته می‌شود و حیدرعمواوغلی هم صراف را می‌کشد. پس از تعطیلی مجلس و به توپ بسته شدن آن به دست نیروهای قزاق به سرکردگی لیاخوف، حیدرعمواوغلو رهسپار تبریز می‌شود و مردم آن شهر را در هواداری از ستارخان برمی‌انگیزاند. در همین هنگام قشون دولتی وارد تبریز شده و جنگ آغاز می‌شود. شماری از مجاهدان کشته و زخمی شده و شهر سقوط می‌کند. کربلایی علی که دستگیر و شکنجه شده با سرنوشت تلخی روبرو می‌گردد. همسرش خودکشی کرده و فرزندانش به دار آویخته می‌شوند. ستارخان و باقرخان دستگیر و به تهران فرستاده می‌شوند و در پایان در باغ اتابک کشته می‌شوند. در این فیلم جعفر اکبری با علی نصیریان, عزت‌الله انتظامی, جهانگیر فروهر, پرویز صیاد, سیروس ابراهیم‌زاده, عنایت بخشی, باقر صحرارودی, علی حاتمی, فریدون ناصری, هوشنگ بهارلو, مهدی رجائیان, حسین صفاریان, جلال پیشواییان, بهمن زرین پور, رفیع مددکار, عباس مختاری, محمدعلی سپانلو, علی زاهدی, مرتضی ممیز, بیژن محتشم, صادق بهرامی, محمد گودرزی, هادی صابر, قدرت الله انتظامی, عبدالعلی همایون, حسن ترابی, علی دهقان, فریدون نریمان, بیژن مفید, صفر یکتا, یدی قاسمی, جلال موسوی, عباس نوروزی همکاری کرده است.
صمد خوشبخت می شود درباره آن است که: صمد (پرویز صیاد) را برای كار در خانه ی مرد متمولی به نام آقای مقامی به شهر می فرستند. مقامی كه مرد سرشناسی است برنده ی جایزه ی ممتاز بلیت بخت آزمایی می شود؛ اما برای آن كه عكس اش چاپ نشود از صمد می خواهد كه خود را صاحب بلیت معرفی كند. صمد جایزه را دریافت می كند. از یك سو در زادگاه صمد همه منتظرند كه او باز گردد، و از سوی دیگر چند آدم طماع می كوشند با او طرح دوستی بریزند و ثروتش را تصاحب كنند. گروهی دزد از صمد می خواهند كه صندوقچه ای را از خانه ی مقامی برباید؛ اما وقتی در صندوقچه چیز با ارزشی نمی یابند، برای آن كه اسرارشان محفوظ بماند، در صدد قتل صمد بر می آیند. مأمور اجرای قتل بر صمد دل می سوزاند و رهایش می كند تا به زادگاهش باز گردد؛ اما صمد به تهران بر می گردد و دوباره گرفتار شده و در انباری زندانی می شود. كامبیز، پسر هشت ساله مقامی، نیز كه به صمد علاقه مند است به دست سارقان گرفتار می شود. صمد او را نجات می دهد و پلیس با زیر نظر گرفتن صمد به مخفی گاه سارقان دست می یابد و آنها را به دام می اندازد. صمد به زادگاهش باز می گردد و مراسم عروسی لیلا (مینو شفیع) و رقیبش عین الله (حسن رضیانی) را به هم می زند در این فیلم جعفر اکبری با پرویز صیاد, طوطی سلیمی, فرخ لقا هوشمند, عنایت بخشی, علیرضا زرین‌دست, مجتبی میرزاده, رضا هوشمند, جلال پیشواییان, اسفندیار ماوندادی, بهمن زرین پور, علی زاهدی, محمد گودرزی, محمد سوهانکی, حسین امیرفضلی, احمد گنجی زاده, حسن رضیانی, رضا شفیع, مینو شفیع, علیرضا قوامی, فرح مهدابی, آپیک یوسفیان, عبدالله عبدالوهابی, اسماعیل شیرازی, عباس حکمت‌آرا, زاون اوهانیان, الهه حمیدی, زاون قوکاسیان همکاری کرده است.
صمد در راه اژدها درباره آن است که: ماجرا از روزی شروع می‌شود که صمد (پرویز صیاد) را قرار است به خاطر دعواهایش که با انگشت به چشم دیگران می‌زند، به دادسرا در شهر بفرستند و اتفاقا دستش را با دستبند به دست یک مرد قاچاقچی (جهانگیر صمیمی‌فرد) می‌بندند. بین راه مرد قاچاقچی با کمک یکی از همدستانش موفق به فرار می‌شود و چون دستش به دست صمد متصل بود، مجبور می‌شوند که صمد را با خودشان ببرند. بعد از آن‌که دستبند را باز کردند، تصمیم گرفتند که صمد را بکشند اما همدست قاچاقچی که دختر بود (مستانه جزایری) و اتفاقاً دختر رئیس باند بود، از روی احساسات اجازه نمی‌دهد که صمد را بکشند. بنابراین او را به یک سینما می‌برند و در حالی که صمد غرق در فیلم کاراته‌ای (بروس‌لی) می‌شود، او را همانجا قال گذاشته و می‌روند. صمد با دیدن فیلم کاراته‌ای، مجذوب بروسلی و کاراته شده و سعی می‌کند پس از بازگشت به آبادی با تقلید از حرکات رزمی بروسلی، به اهالی روستا کاراته یاد بدهد. در این فیلم جعفر اکبری با عزت‌الله انتظامی, پرویز صیاد, فرخ لقا هوشمند, خیرالله تفرشی آزاد, علیرضا زرین‌دست, مجتبی میرزاده, رضا هوشمند, بهمن زرین پور, محمد محمدی, ذبیح الله ذبیح پور, علی زاهدی, محمد گودرزی, میراحمد ایروانلو, مهدی بهمن‌پور, محمد ورشوچی, جهانگیر صمیمی فر, منوچهر یکتا وثوقی, علی اکبر مهدوی فر, مستانه جزایری, عبدالعلی همایون, اسماعیل شیرازی همکاری کرده است.
صمد آرتیست می شود درباره آن است که: یک گروه فیلمبرداری به روستای محل سکونت صمد (پرویز صیاد) می روند. هنرپیشه ی اصلی گروه بر اثر مشاجره با کارگردان (عنایت بخشی) محل را ترک می کند و کارگردان برای ادامه ی کار از اهالی روستا تقاضای کمک می کند. کدخدا (رضا هوشمند) ‌و مشهدی باقر (حسین امیرفضلی) به عنوان تهیه کننده و عین الله باقرزاده (حسن رضیانی)، فرزند مشهدی باقر به عنوان هنرپیشه ی اصلی انتخاب می شوند. صمد مزاحم اجرای فیلم برداری است، و کارگردان برای خلاص شدن از دست صمد او را مسبب باردار شدن بازیگر زن فیلم (طوطی سلیمی) معرفی می کند. افراد گروه اهالی روستا، و در رأس همه مشهدی باقر و کدخدا، را سرکیسه می کنند و از روستا می گریزند. سرکار استوار (عبدالعلی همایون)، که پی می برد اعضای گروه فیلمبرداری آدم های شارلاتان و بی کاره ای هستند، به تعقیب آن ها می پردازد و همگی را به دام می اندازد. در این فیلم جعفر اکبری با پرویز صیاد, طوطی سلیمی, فرخ لقا هوشمند, عنایت بخشی, باقر صحرارودی, جلال طباطبایی, علیرضا زرین‌دست, رضا هوشمند, محمود بهرامی, بهمن زرین پور, علی زاهدی, محمد سوهانکی, نجف علی هادی, حسین امیرفضلی, پروین دولتشاهی, منوچهر یکتا وثوقی, حسن رضیانی, رضا شفیع, مینو شفیع, علیرضا قوامی, محمد اسکندری, بابک افشار, فرح مهدابی, قدرت الله انتظامی, عبدالعلی همایون, اسماعیل شیرازی, عباس نوروزی همکاری کرده است.
رشید درباره آن است که: رشید و دوستش جواهرهای زن فلجی را ربوده و زن در این حین کشته می‌شود. رشید جواهرها را در معدنی مخفی کرده و یه کلبه‌ای در جنگل پناه می‌بَرد که دو فراری (حامد و نازی) در آن زندگی می‌کنند. شخصی به نام بشیر به حامد و نازی اطلاع می‌دهد که پلیس در جست‌وجوی سارق جواهرات است. حامد به رشید مظنون می‌شود و به وی پیشنهاد تقسیم جواهرات دزدیده‌شده و فرار به‌همراه یکدیگر را می‌دهد. سیامک، دوست حامد، که در کار قاچاق است، با حامد و رشید نزاع کرده، و نازی با تبر سیامک را به قتل می‌رساند و رشید و حامد با هم به سمت معدن می‌روند. حامد بر اثر ریزش معدن زیر آوار مدفون شده و رشید به کلبه بازمی‌گردد. نازی کلبه را آتش می‌زند و به‌همراه رشید به سمت معدن بازمی‌گردند. پلیس به معدن می‌آید و رشید به‌ناچار تسلیم می‌شود و تصمیم می‌گیرد خودش را تحویل دهد؛ اما حامد، که از زیر آوار خود را بیرون کشیده‌است، با گلوله‌ای رشید را به قتل می‌رساند در این فیلم جعفر اکبری با بهمن مفید, بهروز وثوقی, میرمحمد تجدد, یدی, علیرضا زرین‌دست, مهدی رجائیان, جلال پیشواییان, علی عباسی, زری خوشکام, واروژان, پرویز نوری, ایران قادری, حسین بدیعی همکاری کرده است.
سایر فیلم ها عبارتند از:
مسلخ, خواستگار, کیفر, حسن سیاه, حکیم باشی, بت‌شکن, بلوچ
بیشتر
Watch With Subtitles