Fakhri Khorvash ( فخری خوروش ), She was born Fakhri Asvadi in Kermanshah. She finished high school at 16 and entered collage to pursue her dream of becoming a doctor. She was working as a teacher when she was chosen by the Bachelor Society to act in a play. Her outstanding performance brought her offers to participate in other plays. From 1954 to 1958 she appeared in seven films. The Culture Ministry of the time tasked her with staging one teletheater every week and for a decade she collaborated with well-known names such as Jamshid Mashayekhi, Ezzatollah Entezami, Jamileh Sheikhi and others to bring different plays to life on the small screen. She has acted in 38 films of which 15 were made after the 1979 Islamic Revolution.
She has starred in a number of television series most notably was her portrayal of Mahd Olya in the period drama Amir Kabir. Her last film was A Little Kiss فخری خوروش به عنوان بازیگر در برخی فیلمها مشارکت کرده است: زمزمه محبت...درباره آن است که: زنی که زندگی فقیرانه ای را با پسرش می گذراند، تن به ازدواج دوم می دهد. ناپدری، پسر را که عشق به مدرسه و درس دارد به راه دزدی می کشاند. معلم کوشش می کند که پسر را ارشاد کند و او در دو راهی سخت و حساس انتخاب، چون قادر به به تصمیم گیری نیست دست به خودکشی می زند. معلم نجاتش داده و او را بین خانواده ی خود می برد تا بتواند به آرزوی خود جامه ی عمل بپوشاند و به تحصیلش ادامه دهد. در این فیلم فخری خوروش با محمدعلی کشاورز, غلامحسین بهمنیار, علی میری, امیر شروان, سارا, رحیم روشنیان, مهدی امیر قاسم خانی, پرخیده همکاری کرده است. زخمه درباره آن است که: "حسن سنتوری" در چنگ اعتیاد ، همسر و فرزندش را نیز مبتلا می سازد. وی بعد از انقلاب دیگر امکان بهره گیری از ارکستر روحوضی را که در اختیار داشت ، ندارد و چون بایستی هزینه ی اعتیادش را تامین کند، پس دست به کار قاچاق می زند. حسن سنتوری حتی فرزند محصلش، " علی " را نیز وارد این کار می کند . یکبار وقتی مواد مخدر لازمه به علی نمی رسد ، او در کلاس از هوش می رود و کارش به بیمارستان کشیده می شود همسر حسن نیز او را ترک گفته و برای نگهداری فرزندش از او دور می شود. حسن که از بیم تعقیب مامورین جرات بازگشت به خانه اش را ندارد، آواره و سرگردان خیابان ها می شود. او یکبار با یکی از اعضای ارکسترش که وسیله ی حسن به اعتیاد کشیده شده، روبرو می شود و درگیری بینشان پدید آمد و حسن به قتل می رسد . در این فیلم فخری خوروش با ابوالفضل پورعرب, مجید مظفری, کاظم افرندنیا, مهدی فخیم زاده, رضا کرم رضایی, ایرج گل‌افشان, خسرو ملکان, محمد تقی کهنمویی, هوشنگ منصور خاکی, اصغر علایی, رضا اردلان, جمشید فرحی, حسین حقیقی, احمد بهروزی, منوچهر افسری, محمد ورشوچی, منصور تهرانی, علی‌اصغر احدی, سعدی افشار, کریم نبی نژاد, اکبر نمینی, مهدی صناعی, حسن شمشاد, محمود علی زاده, جهانسوز فولادی, ژاله صدارتی, کاوه فولادی همکاری کرده است. والده آقا مصطفی درباره آن است که: مصطفی که فاطمه را به عنوان همسر آینده خود انتخاب کرده با مخالفت غلام و دار و دسته اش مواجه می شود. غریبه ای به نام سیدمرتضی به کمک مصطفی می آید و با غلام و نوچه هایش درمی افتد . یکی از نوچه های غلام خود را با چاقو زخمی و مصطفی را به عنوان ضارب معرفی می کند. مصطفی به حبس می افتد. سیدمرتضی در ملاقات با والده ی مصطفی درمی یابد که او همسر گمشده اش است. آن دو پس از رفع سوء تفاهم باعث آزادی مصطفی می شوند. مصطفی از پدر گمشده اش بیزار است، و مادر از بازگویی حقایق به او خودداری می کند. غلام و افرادش او را نسبت به سیدمرتضی بدگمان می کنند، و آن دو را رو در روی هم قرار می دهند. سرانجام مادر ماجرا را برای پسرش بازگو می کند و پس از صلح و صفا مراسم ازدواج مصطفی و فاطمه برگزار می شود. در این فیلم فخری خوروش با بهمن مفید, یدی, محمد تقی کهنمویی, ایرج صفدری, عزت الله رمضانی فر, آرشام قهرمانیان, احمد معینی, جمشید شیبانی, کوپال مشکات, علی صادقی, ناصر محمدی, بهروز شاهین فر, افروز, فریده, جمشید, لیدا همکاری کرده است. وقتی که آسمان بشکافد درباره آن است که: مردی به دختری علاقه دارد و برای رسیدن به وصال او به هر کوششی دست می زند. مرد در این راه دچارمشکل می شود و پلیس رو در روی او قرار می گیرد. در یک حادثه مرد یک اسلحه ی کمری را از مأمور پلیس می رباید و می گریزد. مأموران پلیس او را دنبال می کنند، و در یک درگیری او را از پا در می آورند. نامزد مرد، که از او آبستن است، موقع زایمان، در تنهایی، جان می دهد. مادر و خانواده ی دختر موقعی بالای سر او می رسند که نوزاد به دنیا آمده و شیون می کند. در این فیلم فخری خوروش با فرامرز قریبیان, لیلا فروهر, خسرو خسروی, موسی افشار, محمدعلی کشاورز, هوشنگ منصور خاکی, ملیحه نصیری, رضا مهاجر, سیروس قهرمانی, روح‌الله مفیدی, علی مزینانی, فتح الله منوچهری, داوود امینی, علی اکبر گلپایگانی, سحر, علی درخشان, یوسف خلیل پور, بهاره, ستار همکاری کرده است. طلوع درباره آن است که: دکتر میانسالی که همسر و دو فرزند دارد احساس یکنواختی و ملال می کند، اما در برابر عشق به دختری جوان باز هم به هیجان می آید. او پس از چندی درگیر مشکلات خانوادگی می شود و سرانجام این دختر جوان است که به بهای زندگی خود، سعادت خانواده ای را نجات می دهد. در این فیلم فخری خوروش با جمشید مشایخی, جواد معروفی, سلیمان میناسیان, محمود هنگوال, فائقه آتشین, عطاالله خرم, هراند میناسیان همکاری کرده است. فخری خوروش به عنوان طراح لباس در برخی فیلمها مشارکت کرده است: طلای سفید درباره آن است که: اعتماد صاحب کاباره ای است که در آنجا گروهی به قاچاق هروئین مشغولند. شوهر فریبا، آوازه خوان کاباره، که با قاچاقچی ها همدست و در عین حال با پلیس در تماس است، کشته می شود. امیر، برادر مقتول، برای یافتن قاتل برادرش از آمریکا به ایران می آید، و در خانه ی اعتماد با گروه قاچاقچی ها روبرو می شود. زنی به نام طاهره در پی جلب نظر امیر است، اما فریبا امیر را از طاهره و خانه ی اعتماد دور می کند. امیر برای به دام انداختن اعتماد و گروهش در پی مدرک جرم است، و مینا وقتی در پی مدارک اتاق اعتماد را می کاود به دست افراد اعتماد دستگیر می شود. امیر شبانه به خانه ی اعتماد می رود و با افراد او درگیر می شود. اعتماد از پا درمی آید و افراد او به دست مأموران پلیس دستگیر می شوند. در این فیلم فخری خوروش با محمدعلی فردین, ژاله علو, رقیه چهره آزاد, اصغر بیچاره, روبیک منصوری, کاظم راجی نیا, اکبر هاشمی, جمشید شیبانی, همایون, محمد سیفی, غلام حسین مفیدی, فیروز داداش پور, گریگوری مارک, واهاک وارطانیان, پوران, کریم فکور, علی دلپذیر همکاری کرده است. سوته دلان درباره آن است که: حبیب آقا ظروف چی کاسب خوش نامی است که در پیرانه سر ازدواج نکرده و زندگی اش را وقف مادر و برادر ناتنی اش مجید دوکله کرده است. مجید، که به دلیل جمجمه ی بزرگش عقل سالمی ندارد، در مغازه ی حبیب آقا کار می کند و ظروف کرایه را به مجالس عزا و شادمانی می برد. او عاشق دختری است که عکسش را در ویترین یک عکاسخانه دیده است. حال روحی مجید وخیم می شود، و حبیب آقا او را، به امید شفا یافتن، به امامزاده داوود می برد. چندی بعد مجید از نو به یک بلیط فروش سینما دل می بندد، و از خانه گریزان می شود. حبیب آقا او را می یابد و تصمیم می گیرد زنی را به عقدش در بیاورد، به این امید که در بهبود وضع روحی مجید مؤثر واقع شود. او زن معروفه ای به نام اقدس را در ظاهر زنی نجیب به خانه می آورد. مجید و اقدس مهر یکدیگر را به دل می گیرند، و به رغم مخالفت حبیب آقا با هم ازدواج و در خانه ای پرت افتاده زندگی می کنند. مجید از گذشته ی اقدس مطلع می شود و حالش رو به وخامت می گذارد. حبیب آقا مجید را، سوار بر اسب، به امامزاده داوود می برد. مجید در میانه ی راه، قبل از آن که به امامزاده برسند، جان می دهد. در این فیلم فخری خوروش با بهروز وثوقی, جهانگیر فروهر, جمشید مشایخی, شهره آغداشلو, رقیه چهره آزاد, علی حاتمی, سعید نیک پور, موسی افشار, هوشنگ بهارلو, جلال معیریان, محمود بصیری, سعید امیرسلیمانی, اوتللو فاوا, اسفندیار ماوندادی, علی عباسی, اکبر مشکین, مینو ابریشمی, آتش خیر, پریسا, عبدالله یاقوتی, جعفر اکبری همکاری کرده است. سایر فیلم ها عبارتند از: شیر تو شیر, شازده احتجاب, شطرنج باد, شهر شراب, صاعقه, پرواز در قفس, نفرین, مستشار جزیره, مردی از جنس بلور, محبوبه, مه بانو, لات جوانمرد, خورشید در مرداب, جنوب شهر, حسن سیاه, همه گناهکاریم, غبارنشین‌ها, قرنطینه, ملخ زدگان, دادا, ستاره دنباله‌دار, بهلول, بگذار زندگی کنم, بیقرار, برای تو, آسمون جل, آقای هالو, رابطه, تاراج, مترسک, تارا و تب توت فرنگی, هما, پنجمین سوار سرنوشت, شیرین و فرهاد, یک بوس کوچولو, تفنگ شکسته, گرداب
