کوپال مشکات به عنوان نویسنده در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
لانه عقابها درباره آن است که: یک گروه هفت نفره کماندویی، کمی بعد از این که پشت جبهه از هلیکوپتر پیاده می شوند، در محاصره دشمن قرار گرفته و اسیر شده و به اردوگاهی منتقل می شوند که قبلاً سرهنگ میثم محمدی و نیروهایش، بعد از اسارت به این اردوگاه منتقل شده اند و مدتی است در آنجا نگهداری می شوند. گروه کماندویی که مصمم به فرار از اردوگاه است، در بررسی هایشان به این نتیجه می رسند که بهترین زمان فرار، حین کار اجباری در جاده خارج از اردوگاه است
...، آنها درعین حال مصمم به آزادی سرهنگ محمدی نیز هستند. گروه کماندویی در روز موعود با ایجاد اغتشاش، نقشهٔ فرار خود را عملی میکنند، آنها با خلع سلاح کردن تعدادی از سربازان دشمن، لباس های آنها را بر تن میکنند و به تعدادی از پاسگاه های مهم دشمن یورش می برند، ضمن این که همچنان در جست وجوی سرهنگ میثم محمدی هستند و بالاخره او را مجروح در سلولی انفرادی در اردوگاه یافته و نجات می دهند... در همین زمان، هلیکوپترهای ایرانی نیز از راه رسیده تا سرهنگ را از مخمصه نجات دهند، اما با حضور نیروهای دشمن، یکی از کماندوها، با مواد منفجره آنها را از پای در آورده و خود نیز شهید می شود و در پایان و سرانجام گروه موفق می شوند تا سرهنگ محمدی را نجات دهند... در این فیلم کوپال مشکات با رضا اردلان, رفیع مددکار, اکبر اصفهانی, حسین صالحیان, علی ترابی, هادی مشکوت, آرش تاج, مهرزاد عاطفی, غلامرضا گرشاسبی, علی صادقی, رضا صفایی همکاری کرده است.
کوپال مشکات به عنوان کارگردان در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
بازداشتگاه درباره آن است که: اسیران ایرانی در بازداشتگاه های رژیم بعث عراق، تحت فشار و شکنجه ی مزدوران بعثی همانند فولاد آب دیده شده و دلاورانه مقاومت می کنند. عده ای از اسرا تصمیم به فرار می گیرند و موفق نیز می شوند. اسرای فراری وقتی به ایران می رسند، بی درنگ عازم جبهه می شوند تا به جنگ بی امانشان علیه دشمن بعثی ادامه دهند. در این فیلم کوپال مشکات با جمشید هاشم پور, علیرضا اوسیوند, نعمت حقیقی, محمد مطیع, حسین شهاب, علی باقری, مجید علیزاده, داوود موثقی, ایرج سرباز, ناهید ظفر, بهروز جلیلی, جلیل فرجاد, اکبر سنگی, حسین نصرالهی, جواد روشنایی, رسول حیدری همکاری کرده است.
فرمان درباره آن است که: سید كه از ظلم خان به تنگ آمده بر ضد خان و ایادیش می شورد و گروهی از اهالی را با خود همراه می سازد. جوانی به نام طه، كه پیغامی برای خان آورده، پس از مواجه شدن با سید و یارانش به آنان می پیوندد. روزی كه خان و كنسول انگلیس به شكارگاه رفته اند سید و یارانش به آنها حمله می كنند و كنسول را به قتل می رسانند. سربازان انگلیسی به تعقیب آنها می پردازند. تعدادی از یاران سید از پا در می آیند و سید زخمی به خانه اش پناه می برد. قوای بیگانه خانه ی سید را محاصره می كنند . سید و همسرش پس از فرار دادن طه و فرزند خود كشته می شوند. در این فیلم کوپال مشکات با محمدولی احمدلو, جمشید هاشم پور, علیرضا زریندست, ایرج گلافشان, احمد احمدپور, سعید راد, عباس مختاری, علی ثابت, محمود استاد محمد, حسین معلومی, ناهید ظفر, کنعان کیانی, منصور تهرانی, هادی مشکوت, یوسف آذری, رضا غیاثی, رسول حیدری, امیر ابراهیمی, غلامرضا خسروی همکاری کرده است.
سیاه راه درباره آن است که: "امیر اسد خان " قصد دارد دو پسرش فریدون " و "فرخ" را که معتاد هستند نجات دهد. با تمهیداتی هر دو را به خانه میکشاند و در اتاقی زندانی می کند تا ناچار از ترک اعتیاد خود شوند، اما آن دو به هر طریق ممکن، مواد مخدر لازم را بدست می آورند. در شب عروسی "فرخ " بر اثر جنون ناشی از خماری همسرش "فروغ" -- را که همیشه به او بدبین بوده -- می کشد و خود نیز دست به انتحار میزند. در این فیلم کوپال مشکات با آهو خردمند, جمشید لایق, عنایت بخشی, میرصلاح حسینی, نعمت حقیقی, موسی افشار, کاظم بلوچی, فرهنگ معیری, رضا ژیان, علی باقری, ایرج سرباز, محمود استاد محمد, خسرو امیر صادقی, یورا یوسفی, عبدالرضا ساعتچی فرد, ناهید ظفر, منصور تهرانی, جلیل فرجاد, اصغر زمانی, سرور رجایی, یمین ایلخانی همکاری کرده است.
پیراک درباره آن است که: پیراک پیرمردی تنها از مردم کرانه خزر تنہا فرزندش را در مرز با قاچاقچیان از دست میدهد. سربازی که خبر شہادت فرزندش را میدهد، متدرجا" جای خالی فرزندش را می گیرد. پیراک از ناحیه "سماک " - ملاک زورگوی روستا - به لحاظ دیونش در تنگنا است و وقتی نمی تواند سماک را به اتخاذ روش ملایم متقاعد کند، با او درگیر می شود و در نهایت خود را قربانی میکند تا دیگران آسوده زندگی کنند. در این فیلم کوپال مشکات با حمیده خیر آبادی, جمشید مشایخی, شهاب عسگری, عنایت بخشی, کاظم افرندنیا, جلال طباطبایی, اصغر رفیعیجم, روحالله امامی, محمد تقی کهنمویی, گوهر گلکار, رضا اردلان, عباس مختاری, حمید قدکچیان, احمد بهروزی, علی عسگری, علیاکبر عرفانی, سیروس اعوانی, علی درخشان, کسری مشکوة همکاری کرده است.
کوپال مشکات به عنوان عکاس در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
گلنسا در پاریس درباره آن است که: قبیله گلنسا (پوری بنائی) در اراضی مسعودخان (منوچهر وثوق)، که جوان خوش گذرانی است، چادر زده اند. مسعود مأموری می فرستد تا کولی ها املاک او را ترک کنند. گلنسا با شیرین زبانی مسعود را از تصمیمش باز می دارد، و او در عوض از گلنسا و دوستانش می خواهد که در میهمانی او شرکت کنند. از طرف مدیر تبلیغاتی «مولن موکت» مسابقه ای برگزار می شود و گلنسا در قرعه کشی برنده می شود. جایزه ی او سفر به پاریس برای تبلیغات محصولات «مولن موکت» است. گلنسا، که به مسعود علاقه دارد، وقتی با خبر می شود که مسعود عازم اروپا است از عمویش (اکبر جنتی شیرازی)، که رئیس قبیله است اجازه می گیرد و همراه نوبر (سیدعلی میری)، دربان شرکت، به پاریس می رود. آن دو همراه یک جوان ایرانی به دنبال مسعود می گردند؛ اما او را نمی یابند. گلنسا با آرایش و قیافه ی مبدل به ایران بازمی گردد و با شرکت در میهمانی ها نظر مسعود را به خود جلب می کند. مسعود به او، که نام میترا بر خود گذاشته، علاقه مند می شود. مسعود اطرافیانش را وا می دارد تا از اصل و نسب میترا خبر بگیرند. وقتی آنها در می یابند که میترا همان گلنسا است عموی مسعود (محمود تهرانی) از گلنسا می خواهد که مسعود را از خوش گذرانی باز دارد. سرانجام میترا با چهره ی واقعی خود رو در روی مسعود قرار می گیرد، و آن دو زندگی مشترکشان را آغاز می کنند. در این فیلم کوپال مشکات با نرسی کرکیا, پوری بنایی, علی زاهدی, آرشام قهرمانیان, علی اکبر طوفان پناه, علی میری, منوچهر وثوق, جمشید شیبانی, اکبر جنتی شیرازی, رضا غیاثی, شکرالله رفیعی, حبیب الله کسمایی, عهدیه بدیعی, محمود تهرانی, رضا صفایی, اسماعیل شیرازی, ساغر, چنگیز, جمشید, سرمه همکاری کرده است.
بیقرار درباره آن است که: فاطمه (فخری خوروش) و پوران (پوران)، دو زن بیوه، در باغ وحش با هم آشنا می شوند و پوران از فاطمه می خواهد که در خانة او و در کنار هم زندگی کنند. پوران در مؤسسه ای ماشین نویس است و در خانه با دستگاه بافندگی می کند. احمد (ایرج قادری) به او علاقه دارد و با دریافت بورسیه ای از طرف شرکت به خارج می رود، و پوران خوانندة رادیو می شود. سال ها می گذرد و دختران فاطمه و پوران بزرگ می شوند. کبری (سپیده)، که نام سوزی را بر خود گذاشته، از این که مادرش کلفت است ناراضی است و لی لی (آتش) از این که مادرش وقت خود را در رادیو می گذراند دل تنگ است. سوزی دوستی به نام فرهاد دارد؛ اما فرهاد او را به این بهانه که مادرش کلفت است از خود می راند. احمد از سفر باز می گردد و از پوران خواستگاری می کند، در حالی که لی لی هم به او علاقه مند است. پوران برای خاطر دخترش به احمد پاسخ منفی می دهد؛ اما لی لی نمی پذیرد. فاطمه بیمار می شود، و احمد به فرهاد به جهت برخوردش نسبت به کبری اعتراض می کند و او را مجاب می کند که با کبری ازدواج کند. احمد کبری را به بالین مادرش می رساند؛ اما فاطمه قبل از رسیدن دخترش جان می دهد. در این فیلم کوپال مشکات با ایرج قادری, فخری خوروش, پرویز شکری, داریوش عزیزی, خلیل رافع, حسین واثقی, جمشید شیبانی, سعید مطلبی, شکرالله رفیعی, فریبا فروهر, اکبر خواجوی, سپیده, پوران, طاووس, محمد فرزین همکاری کرده است.
سایر فیلم ها عبارتند از:
جنجال, آقا مهدی وارد میشود, در آخرین لحظه, نان و نمک, دو کله شق, عروس پابرهنه, والده آقا مصطفی, بابا گلی به جمالت, میرم بابا بخرم, یاور, رنگین کمان, مبارزی در نیمه راه, جایزه, بینشان, سرایدار, جوجه فکلی, هلوی پوست کنده, آقای جاهل, آب, پلنگ در شب, جوانمرد, جنوبی, دفاع از ناموس, پری خوشگله, دشت سرخ, سارق, فرار از بند, هیولا, بوف کور, گروگان, دل خودش می خواد