Hedayatollah Navid (هدایت الله نوید) has been an Actor in the following movies: Longsome Autumn (1993), The Iron Bird (1992), Up To The Visit (1990), The Spring (1986), The Encounter (1986) and more. هدایت الله نوید به عنوان بازیگر در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
یک اتفاق ساده درباره آن است که: محمد زمانی (محمد زمانی)، بر خلاف تذکر نگهبان خط آهن، با عبور از روی ریل به مدرسه می رود. او به درس و تذکرهای معلم توجهی ندارد، و به همین دلیل معلم او را جریمه می کند. مادر زمانی بیمار و بستری است، و پسر کارهای خانه را انجام می دهد. پدر او (آنه محمد تاریخی)، که صیاد است، اعتنایی به زن و فرزندش ندارد. مادر محمد می میرد و پدرش پس از به خاک سپردن همسر علاقه ی بیشتری به محمد نشان می دهد. پدر می کوشد کت نیم داری برای محمد خریداری کند و وقتی معامله سر نمی گیرد پدر از مغازه بیرون می زند، و محمد در طول خیابان به دنبال او به راه می افتد در این فیلم هدایت الله نوید با امید روحانی, ... سهراب شهید ثالث, داوود میرباقری, اسحاق خانزادی, روح‌الله امامی, حبیب الله سفریان, محمد زمانی, نقی معصومی, نقی معصومی, آنه محمد تاریخی, مجید بقایی همکاری کرده است.
تا مرز دیدار درباره آن است که: «سید مصطفی موسوی» همزمان دو خبر به دست می آورد، دستیابی به آرزوی دیرینه اش، عضویت در تیم ملی فوتبال و سفر به خارج برای انجام مسابقه و خبر مفقود شدن برادرش «سید مرتضی» در جبهه جنگ ...«سید مصطفی» که در دوراهی مشکلی قرار گرفته، سرانجام تصمیم خود را میگیرد و به جبهه میرود، جایی که پدرش نیز در آنجا حاضرست و در این مرحله است که قهرمانی واقعی برایش معنا و مفهوم پیدا میکند. در این فیلم هدایت الله نوید با علی اصغر همت, رضا بنفشه خواه, کمال تبریزی, سعید حاجی‌میری, حسین قاسمی جامی, مجید مجیدی‎, علی‌اکبر ثقفی, اسحاق خانزادی, اکبر دودکار, ملیحه نظری, سیدمحمد میرزمانی, محسن صادقی, حسن اسدی, جلیل فرجاد‌, محمدهادی قمیشی, هادی قدس, رضا متین, فرحناز رضائی, سعید عراقی, حسین فرخی, ابوالقاسم مبارکی, محسن عظیمی نیا همکاری کرده است.
طبیعت بی جان درباره آن است که: مرد سالخورده ای (ز.بنیادی)، که سوزن بان قطار است، سال های عمر خود را در منطقه ای دور افتاده با همسرش (زهرا یزدانی)، که برای گذراندن زندگی شان در خانه قالیچه می بافد، زندگی می کند. آن دو آدم های فراموش شده ای هستند، و تنها فرزندشان به خدمت سربازی رفته است، و فقط یکبار با گرفتن مرخصی نزد آنها می آید، شبی را پیش آنها می ماند و صبح روز بعد به پادگان محل خدمتش می رود. روزی بازرس راه آهن، همراه دو کارمند، به محل خدمت پیرمرد می آیند، و پس از سئوال و جواب و صحبت درباره ی ساختمان محل از آنجا می روند. چندی بعد دریافت حکم بازنشستگی زندگی آرام سوزن بان پیر را بر هم می زند. روز بعد راهبان جوانی به محل کار پیرمرد می آید و اعلام می کند که جانشین او است. پیرمرد متأثر از وضعی که برایش پیش آمده، قبل از ترک خانه، به اداره ی محل کارش می رود و به حکم بازنشستگی اعتراض می کند؛ اما مسئولان اعتنائی به او نمی کنند. سوزن بان به کافه ای می رود و مست می کند. فردای آن روز به اتفاق همسرش، با یک گاری، محل را ترک می کند. در این فیلم هدایت الله نوید با پرویز صیاد, سهراب شهید ثالث, اسحاق خانزادی, احمد ابراهیمی, هوشنگ بهارلو, روح‌الله امامی, زادور بنیادی, محمدعلی کنی, حبیب الله سفریان, زهرا یزدانی, م فرشیان, محمد صادق عالمی همکاری کرده است.
صاعقه درباره آن است که: حسن دریائی کارمند وزارت دادگستری روستائی‌زاده پس از ده سال زندگی با مادر خویش که زنی با فرهنگ روستائی مذهبی سنتی است. در تهران وی با "آذر" دختر مسایه که به اصطلاح دختری امروزی است، ازدواج می‌کند. تضاد فرهنگی بین عروس و مادرشوهر از یک طرف و تلاش حسن برای فراهم آوردن امکانات یک زندگی مرفه مطابق خواست همسرش از سوی دیگر، زندکی زن و شوهر جوان را دچار آشفتگی و درگیری‌های گوناگون می‌کند. در این شرایط مادر ناچار از ترک پسرش می‌شود و آذر ناخواسته باردار می‌شود. مادر برای دیدار نوه‌اش و یاری در نگهداری نوزاد مجدداٌ به خانه پسرش بازمی‌گردد ولی حالا دچار فلج پا شده است. چندی بعد مادر درمی‌گذرد و رابطه حسن و آذر به سردی می‌گراید. و بالاخره آذر او را ترک کرده و حسن که متدرجاٌ خود را بازیافته در اثر عارضه سکته قلبی فوت می‌کند در این فیلم هدایت الله نوید با خسرو شکیبایی, عنایت بخشی, فرزانه کابلی, مهرداد فخیمی, بابک بیات, محمد حاج‌حسینی, فخری خوروش, کاظم بلوچی, محسن اصلانی, فرهنگ معیری, رضا اردلان, نادر رجب پور, محمد ورشوچی, روح‌انگیز مهتدی, افسانه بهرامی, احمد نصر, ژیلا سهرابی, حسن مقدم, ضیاالدین دری‌, حسین دوانی, علی کنگرلو, مسعود عربیان, محمدرضا جمالی, موسی شجاعی همکاری کرده است.
پرنده آهنین درباره آن است که: شایع می شود كه ناصر، خلبان هلی كوپتر، در یك عملیات جنگی كشته شده است. بهروز دوست ناصر، كه در موقع زخمی شدن ناصر گریخته، درصدد است كه نظر فرشته، همسر ناصر، را برای ازدواج جلب كند؛ اما منصور فرزند دوازده ساله ناصر، با ازدواج مادرش و بهروز مخالف است. منصور معتقد است كه پدرش زنده است و روزی باز خواهد گشت و از بهروز انتقام خواهد گرفت. در لحظاتی كه امكان ازدواج فرشته و بهروز فراهم شده ناصر، كه معلول است، باز می گردد و در كنار همسر و فرزندش زندگی جدیدی را آغاز می كند. او مقام های نیروی هوایی ارتش را متقاعد می كند كه در یك مانور شهری هدایت هلی كوپتری را به عهده بگیرد. ناصر موفق می شود به كمك بهروز و دوستی دیگر هلی كوپتری را كه دارای نقص فنی است هدایت كند. در این فیلم هدایت الله نوید با رویا نونهالی, صدیقه کیانفر, مژده شمسایی, فتحعلی اویسی, علی شاه حاتمی, سیروس تسلیمی, جمشید الوندی, مهرزاد مینویی, محمد علیقلی, محسن روشن, جمشید گرگین, محمدرضا قومی, ناصر فروغ, شاهرخ سخایی, رضا حسینی, سعید قائمی, فتانه آصف نخعی, غفار رضایی, شریف لطفی, فریدون ابوالضیا, گوماتا ریاحی, هما مشکین, حمیدرضا هاشمیان, پریسا ایمانی, محمدرضا گودرزی, سعید گرجی همکاری کرده است.
ملکوت درباره آن است که: مودت در یک مهمانی، که در باغش برگزار کرده، مسموم می‌شود. دوستانش او را برای معالجه به مطب دکتر حاتم می‌برند. دکتر در گفتگو با منشی جوان مودت، خود را از شایعاتی که درباره‌اش بر سر زبان‌ها است، تبرئه می‌کند. دکتر حاتم از بیمارش " م.ل" می‌گوید که در طبقهٔ دوم محل سکونت او بستری است و اصرار دارد که تنها عضو باقی ماندهٔ بدنش قطع شود. دکتر حاتم و منشی جوان به زیر زمین مطب- که محل زندگی شکو، نو کر سیاه و دو رگهٔ م.ل است- می‌روند. منشی در تابوتی، که م.ل همراه خود آورده، با جسد مومیایی پسر جوان م.ل روبه‌رو می‌شود. پسر جوان م.ل مرید دکتر حاتم بوده و توسط پدر کشته شده است، و م. ل از بابت فاصله‌ای که دکتر حاتم بین او و فرزندش به وجود آورده درصدد گرفتن انتقام از اوست. شکو اوقاتش را با ساغر، همسر جوان دکتر حاتم، می‌گذراند. دکت حاتم- که همهٔ شاگردان و همسرانش را به قتل رسانده - ساغر را به جرم خیانت خفه می‌کند. م.ل، قبل از آن که دست راست خود را قطع کند، خاطراتش را می‌نویسد. او به دکتر حاتم پیشنهاد می‌کند که آمپولی به او تزریق کند تا حیات شادی‌آور برایش به ارمغان بیاورد. دکتر حاتم، که اهالی شهر را با تزریق آمپول مسموم کرده تا وجود آلودهٔ آن‌ها را از روی زمین پاک کند، م.ل را با تزریق آمپول مسموم می‌کند، و سپس به شهری دیگر می‌رود تا از نو نقشهٔ خود را در مورد اهالی آنجا نیز عملی کند. در این فیلم هدایت الله نوید با بهروز وثوقی, عزت‌الله انتظامی, عرش پور زارعی, بهمن فرمان‌آرا, عبدالله اسکندری, اسحاق خانزادی, کامبیز روشن‌روان, هوشنگ بهارلو, محمد حاج‌حسینی, پری امیرحمزه, جمشید گرگین, ملک جهان خزاعی‌, خسرو هریتاش, کامران نوزاد, ژاله سام, صابر آتشین همکاری کرده است.
پاييز بلند درباره آن است که: در سال های حكومت رضاشاه به شهربانی های شهرستان ها دستور داده می شود كه كاروان شادی به راه اندازند. مردم گرگان و بندر تركمن به مخالفت برمی خیزند چرا كه جریان مصادف شده است با دهه ی محرم، اما حكومت با مردم درگیر می شود و مدتی در شهر، حكومت نظامی برقرار می شود و پسر ماژور ارفع، افسر تبعیدی دستگیر می شود، پدر ماژور را نیز دستگیر می كنند و به زندان موقت می اندازند. در این میانه ملایی در لباس مبدل به گرگان می آید و مردم را از شهادت مدرس با خبر می كند. ملاطاهر و جوانی به نام فروز به كمك جوان های دیگر، گروه مقاومت مخفی تشكیل می دهند و رئیس شهربانی عامل برگزاری جشن در ماه محرم را به قتل می رسانند، اما رئیس بدتری را به جای او می فرستند. مردم مراسم محرم را با تمام فشارها انجام می دهند و ماژور وقتی مطمئن می شود كه پسرش زیر شكنجه مأموران شهربانی كشته شده، رئیس جدید شهربانی را در ملأ عام می كشد. در این فیلم هدایت الله نوید با اردلان شجاع کاوه, سعید پورصمیمی, ملیحه نیکجومند, فرامرز صدیقی, رضا خندان, کامران فیوضات, محمد پور ستار, کمند امیرسلیمانی, جعفر دهقان, علی دهکردی, ایرج رامین فر, شاهد احمدلو, بهروز بقایی, منوچهر عسگری نسب, رحیم هودی, مهوش افشارپناه, سعید انصاری, اسحاق خانزادی, رضا بانکی, روح‌الله امامی, امیر اسکندری, محسن روشن, محمود بصیری, زهره صفوی, محمدرضا ملکی, حسین شهاب, ناصر فروغ, حسن عباسی, ابوالفضل قاسمیان, اکبر احمدی, رضا راد, احمد بهروزی, حافظ احمدی, حبیب ثامنیه, کامران خلج, علیرضا اسحاقی, فریبرز سمندرپور, بیژن ظهیرالدین, فرنگیس امیرطاهری, احمد بختیاری, فرمان داوودی مدنی, عباس حسنی, رحمت حسنی, عبدالله حسینی, سیروس نقی نژاد, پیرقلی نمازی فر, کریم رامز, حسن ترابی همکاری کرده است.
سایر فیلم ها عبارتند از:
بهار, ملاقات, کیلومتر پنج