به مردی غریبه، در روستا، اهالی اجازه می دهند که قطعه زمینی را برای امرار معاش خویش انتخاب کند. فرصتی که او دارد از یک صبح تا غروب است. پیش از طلوع
... آفتاب غریبه اهالی را به فراز تپه ای میخواند و بنا به قول و قرار و دست نوشته ای که گرفته، میخواهد از صبح تا غروب دور آبادی و مزارع و باغ ها خط بکشد و آنچه را میان دایره می ماند از ان او گردد. کار آغاز می شود و مخالفت جوان ترها و پندهای پیرترها اثری در او ندارد. مرد خسته و مانده آبادی را دور زده و هنگام غروب فاصله دایره را تقریباً طی می کند و از پای در می آید. فاصله دو سر دایره را نعشش پر میکند.
بیشتر
عضویت رایگان
هزاران فیلم و سریال تلویزیونی را رایگان تماشا کنید
به مردی غریبه، در روستا، اهالی اجازه می دهند که قطعه زمینی را برای امرار معاش خویش انتخاب کند. فرصتی که او دارد از یک صبح تا غروب است. پیش از طلوع آفتاب غریبه اهالی را به فراز تپه ای میخواند و بنا به قول و قرار و دست نوشته ای که گرفته، میخواهد از صبح تا غروب دور آبادی و مزارع و باغ ها خط بکشد و آنچه را میان دایره می ماند از ان او گردد. کار آغاز می شود و مخالفت جوان ترها و پندهای پیرترها اثری در او ندارد. مرد خسته و مانده آبادی را دور زده و هنگام غروب فاصله دایره را تقریباً طی می کند و از پای در می آید. فاصله دو سر دایره را نعشش پر میکند.