سیاوش

زیرنویس‌ها: انگلیسی
۱۳۷۶ |۷۳ دقیقه | درام | 3.9
سیاوش امین، آهنگساز جوان و موفقی است که بین هم سن و سال هایش محبوبیت زیادی دارد با این حال اصلاً از موقعیت خود شادمان نیست، دل مشغولی هایش، مانع ... به آرامش رسیدن اوست. سیاوش با پدری که سال ها از او بی خبر است و مادری که بار دیگر ازدواج کرده، روحیه مناسبی ندارد او هنوز در خانه مادربزرگ تازه درگذشته اش، زندگی میکند. در همین احوال، بعد از اجرای کنسرتش با خبرنگار روزنامه زن مواجه می شود که هدیه تهرانی نام دارد و برای مصاحبه با او آمده است. جوانی به نام حمید مزاحم اوست و در برخورد با هدیه، دوربین عکاسی اش را شکسته و فرار میکند. این ملاقات و برخوردهای بعدی میان آن دو برای مصاحبه، ارتباط عمیق تری را بینشان موجب میشود. اما حمید که از دوران دانشگاه به هدیه علاقه داشته ، همواره در تعقیبش است تا او را آزار دهد و وقتی متوجه روابط هدیه با سیاوش می شود، هدیه را مورد ضرب و شتم قرار میدهد تا جایی که او در بیمارستان بستری می شود... در همین زمان سیاوش از طریق دوستش رامین مطلع می شود که پدر مفقودالاثرش از عراق برگشته و در حالی که همسرش با نامهربانی او را فراموش و ترک کرده، باور سیاوش نیز اینست که تاب دیدار پدر را بعد از شانزده سال دوری را ندارد. وقتی هدیه از بیمارستان مرخص می شود سیاوش به دیدارش میرود اما آن دو مورد هجوم حمید قرار میگیرند، این بارحمید است که در درگیری با سیاوش، به سختی کتک میخورد. سیاوش به پاسگاه جلب می شود، امّا دوست سیاوش، حمید، مرد آزاده ای را که سیاوش تصور می کند پدر اوست، به پاسگاه می آورد. مرد آزاده، خود را دوست پدر سیاوش معرفی میکند و خبر شهادت پدر او را در عراق می دهد. حضور مرد آزاده، مشکلات را مرتفع می کند. در حالی که سیاوش قلباً باورش اینست که مرد آزاده باید پدرش باشد، امّا پدر با توافقی با رامین، به طور جدی سعی میکند تا هویتش را پنهان کند، چون بزعم خود، قادر نیست فاصله عمیق بین خود و پسرش را از میان بردارد...
بیشتر
بازیگران
خلاصه داستان
درباره سیاوش
سیاوش امین، آهنگساز جوان و موفقی است که بین هم سن و سال هایش محبوبیت زیادی دارد با این حال اصلاً از موقعیت خود شادمان نیست، دل مشغولی هایش، مانع به آرامش رسیدن اوست. سیاوش با پدری که سال ها از او بی خبر است و مادری که بار دیگر ازدواج کرده، روحیه مناسبی ندارد او هنوز در خانه مادربزرگ تازه درگذشته اش، زندگی میکند. در همین احوال، بعد از اجرای کنسرتش با خبرنگار روزنامه زن مواجه می شود که هدیه تهرانی نام دارد و برای مصاحبه با او آمده است. جوانی به نام حمید مزاحم اوست و در برخورد با هدیه، دوربین عکاسی اش را شکسته و فرار میکند. این ملاقات و برخوردهای بعدی میان آن دو برای مصاحبه، ارتباط عمیق تری را بینشان موجب میشود. اما حمید که از دوران دانشگاه به هدیه علاقه داشته ، همواره در تعقیبش است تا او را آزار دهد و وقتی متوجه روابط هدیه با سیاوش می شود، هدیه را مورد ضرب و شتم قرار میدهد تا جایی که او در بیمارستان بستری می شود... در همین زمان سیاوش از طریق دوستش رامین مطلع می شود که پدر مفقودالاثرش از عراق برگشته و در حالی که همسرش با نامهربانی او را فراموش و ترک کرده، باور سیاوش نیز اینست که تاب دیدار پدر را بعد از شانزده سال دوری را ندارد. وقتی هدیه از بیمارستان مرخص می شود سیاوش به دیدارش میرود اما آن دو مورد هجوم حمید قرار میگیرند، این بارحمید است که در درگیری با سیاوش، به سختی کتک میخورد. سیاوش به پاسگاه جلب می شود، امّا دوست سیاوش، حمید، مرد آزاده ای را که سیاوش تصور می کند پدر اوست، به پاسگاه می آورد. مرد آزاده، خود را دوست پدر سیاوش معرفی میکند و خبر شهادت پدر او را در عراق می دهد. حضور مرد آزاده، مشکلات را مرتفع می کند. در حالی که سیاوش قلباً باورش اینست که مرد آزاده باید پدرش باشد، امّا پدر با توافقی با رامین، به طور جدی سعی میکند تا هویتش را پنهان کند، چون بزعم خود، قادر نیست فاصله عمیق بین خود و پسرش را از میان بردارد...
Watch With Subtitles