چند می‌گیری گریه کنی؟

زیرنویس‌ها: انگلیسی , اسپانیایی , ایتالیایی
۱۳۸۳ |۱۰۰ دقیقه | کمدی | 4.7
پیرمرد متمولی که سال های متمادی دور از وطن بوده، پس از اطلاع از بیماری لاعلاجش ، تصمیم می گیرد روزهای پایانی عمر را در سرزمین مادری سپری کند و ... علیرغم مخالفت های خانواده اش که مرگ در غربت را بهتر از مرگ غریبانه می دانند و معتقدند که او در تنهایی و انزوا خواهد مرد، پیرمرد به وطن باز می گردد...
پیرمرد مصمم است تا قبل از فوتش همه مقدمات تشییع، کفن و دفن و ترحیم خود را از قبل منظم کند و به همین منظور با یکی از مؤسسات خدمات ترحیم تماس گرفته و توافق می کند تا در مقابل پرداخت هزینه کامل مراسم به آقای اشکبوس، رئیس مؤسسه، یک بار مراسم مربوط به تدفین و ادامه اش را قبل از فوت خود، ببیند!....
اشکبوس جمعیت کثیری گریه کن استخدام می کند و بالاخره مراسم با تمام تشریفاتش آغاز می شود... تابوت خالی پیرمرد در میان هیاهوی گریه کن ها و مشایعت کنندگان بالای دست می رود. و همه مویه کنان و به سر زنان به دنبال تابوت به گورستان می روند، و پیرمرد همه این اتفاقات را که فیلمبرداری می شود می بیند. پس از پایان مراسم ترحیم، در خانه پیرمرد، حال مادر یکی از گریه کن ها وخیم می شود. پیرمرد برای کمک او به بیمارستان می رود و این فرصت خوبی برای یکی از گریه کن هاست تا به دلیل نیاز مالی اش به خانه پیرمرد دستبرد بزند، پیرمرد سر بزنگاه به خانه اش باز می گردد و متوجه امر می شود، امّا خونسرد از کنار این واقعه می گذرد و خودش را به دیدن فیلم مراسم مرگش سرگرم می کند...
سارق که از خونسردی پیرمرد کلافه است و در عین حال از موقعیت خود تحقیر شده، برنامه های او را به تمسخر می گیرد و همزمان پیرمرد، با تماشای لحظه های مراسم و واگویه های سارق، منقلب می شود و تصمیم می گیرد در فاصله کوتاهی که وقت دارد، به جذب محبت های واقعی پرداخته و کارهای خداپسندانه انجام دهد و گذشته اش را جبران کند...
پیرمرد بی وقفه ، هرآنچه که می تواند درباره ی اطرافیانش انجام می دهد و وقتی در کار تدارک مراسم عروسی دو گریه کن جوان در خانه اش، از دنیا می رود، حالا آدم های متعددی هستند که قلباً غمزده ی فقدانش، او را تا خانه آخرتش بدرقه کنند...
بیشتر
بازیگران
خلاصه داستان
درباره چند می‌گیری گریه کنی؟
پیرمرد متمولی که سال های متمادی دور از وطن بوده، پس از اطلاع از بیماری لاعلاجش ، تصمیم می گیرد روزهای پایانی عمر را در سرزمین مادری سپری کند و علیرغم مخالفت های خانواده اش که مرگ در غربت را بهتر از مرگ غریبانه می دانند و معتقدند که او در تنهایی و انزوا خواهد مرد، پیرمرد به وطن باز می گردد... <br /> پیرمرد مصمم است تا قبل از فوتش همه مقدمات تشییع، کفن و دفن و ترحیم خود را از قبل منظم کند و به همین منظور با یکی از مؤسسات خدمات ترحیم تماس گرفته و توافق می کند تا در مقابل پرداخت هزینه کامل مراسم به آقای اشکبوس، رئیس مؤسسه، یک بار مراسم مربوط به تدفین و ادامه اش را قبل از فوت خود، ببیند!.... <br /> اشکبوس جمعیت کثیری گریه کن استخدام می کند و بالاخره مراسم با تمام تشریفاتش آغاز می شود... تابوت خالی پیرمرد در میان هیاهوی گریه کن ها و مشایعت کنندگان بالای دست می رود. و همه مویه کنان و به سر زنان به دنبال تابوت به گورستان می روند، و پیرمرد همه این اتفاقات را که فیلمبرداری می شود می بیند. پس از پایان مراسم ترحیم، در خانه پیرمرد، حال مادر یکی از گریه کن ها وخیم می شود. پیرمرد برای کمک او به بیمارستان می رود و این فرصت خوبی برای یکی از گریه کن هاست تا به دلیل نیاز مالی اش به خانه پیرمرد دستبرد بزند، پیرمرد سر بزنگاه به خانه اش باز می گردد و متوجه امر می شود، امّا خونسرد از کنار این واقعه می گذرد و خودش را به دیدن فیلم مراسم مرگش سرگرم می کند... <br /> سارق که از خونسردی پیرمرد کلافه است و در عین حال از موقعیت خود تحقیر شده، برنامه های او را به تمسخر می گیرد و همزمان پیرمرد، با تماشای لحظه های مراسم و واگویه های سارق، منقلب می شود و تصمیم می گیرد در فاصله کوتاهی که وقت دارد، به جذب محبت های واقعی پرداخته و کارهای خداپسندانه انجام دهد و گذشته اش را جبران کند...<br /> پیرمرد بی وقفه ، هرآنچه که می تواند درباره ی اطرافیانش انجام می دهد و وقتی در کار تدارک مراسم عروسی دو گریه کن جوان در خانه اش، از دنیا می رود، حالا آدم های متعددی هستند که قلباً غمزده ی فقدانش، او را تا خانه آخرتش بدرقه کنند...
بازیگران و عوامل
Watch With Subtitles