Zhila Shahani
ژیلا شاهانی

Zhila Shahani(ژیلا شاهانی)

  • Actor
ژیلا شاهانی به عنوان بازیگر در برخی فیلمها مشارکت کرده است: شب بیست و نهم درباره آن است که: محترم و اسماعیل، مطابق یک سنت خانوادگی، از کودکی برای یکدیگر در نظر گرفته می‌شوند تا در جوانی با هم ازدواج کنند. پدر محترم، هنگام به دنیا آمدن محترم و خاک کردن جفت او، با دیدن جنی در پشت بام خانه، نگران آینده محترم می‌شود. سال‌ها بعد در تابستان ۱۳۴۲، شایعه‌ای راجع به زلزلهٔ در تهران بر سرِ زبان‌ها می‌افتد. شهر تخلیه می‌شود. محترم در راه بازگشت به خانه، جنی را بر پشت بام خانه‌شان می‌بیند و دقایقی بعد در چن ...دمتری خود در آشپزخانه با جن روبه‌رو می‌شود که با صدایی وحشتناک به سوی او می‌آید … در این فیلم ژیلا شاهانی با حمیده خیر آبادی, مژده شمسایی, اصغر حیدری, مرجانه دلدار گلچین, ساموئل خاچیکیان, بهمن اردلان, مجید انتظامی, رضا رویگری, محمدرضا قومی, حسین شهاب, حمید رخشانی, فریدون خوشابافرد, حسین گیل, رضا رخشانی, کمال مطیعی همکاری کرده است. عشق و خشونت درباره آن است که: عبادالله مالك مقدار زیادی زمین مزروعی است. او به كمك عواملش باغداران را وادار می كند كه محصول باغشان را به قیمت ارزان به او بفروشند. فتح الله باغش را به پسرش جلال واگذار كرده و جلال در برابر عبادالله و عواملش مقاومت می كند. جلال با فروش مستقیم محصول باغ خشم عبادالله را بر می انگیزد و به دست قسیم، مباشر عبادالله، كشته می شود. رضا با همسر و فرزندش به زادگاهش باز می گردد، و درصدد انتقام خون برادرش بر می آید. برادرزاده ی عبادالله، كه از سال ها پیش به رضا علاقه داشته، به رضا كمك می كند. عبادالله به كارگرهای محل می سپارد تا كسی در برداشت محصول باغ و حمل آن به شهر به رضا كمك نكند. معلم روستا با دانش آموزان مدرسه به كمك رضا می آیند. عبادالله ابتدا انبار صندوق های رضا را به آتش می كشد و سپس همسر او را از پا در می آورد. رضا موضوع را از ژاندارم ها كتمان می كند تا خود انتقام برادر و همسرش را بگیرد. او به خانه ی عبادالله می رود و با او درگیر می شود. برادرزاده عبادالله به ایستگاه ژاندرامری اطلاع می دهد، و مأموران در لحظه ای سر می رسند كه عبادالله تحت فشار رضا مجبور به اعتراف به قتل و كارهای خلاف دیگر شده است. در این فیلم ژیلا شاهانی با رضا بیک ایمانوردی, سیامک اطلسی, کاظم افرندنیا, پروین سلیمانی, محرم بسیم, رفیع مددکار, میرزا گودرزی, محمد برسوزیان, علی میری, رضا حاجیان, حسین عرفانی, علی صادقی, رضا صفایی, شهین رضایی, علی دهقان, رضا شیبانی, علی بانکی, خشایار, فرید فرهادپور, عندلیب همکاری کرده است. یکی خوش‌صدا، یکی خوش‌دست درباره آن است که: خلیل به كمك افرادش تعدادی از كارگران معدن را تشویق می كند كه مانع پیشرفت كارهای معدن و صاحبش مسلم خان شوند. مسلم دو تن از دوستانش، رضا خوش دست و نعمت خوش صدا، را به كمك می طلبد، و آن دو از كارگران خاطی زهرچشم می گیرند. نعمت پنج سال پیش دختر عمه اش را خواستگاری كرده و رضا را دنبال او می فرستد تا او را به «كمپ» بیاورد. دختر عمه ی او ازدواج كرده و صاحب فرزند است، و رضا دختر جیب بری به نام آذر را برای ازدواج با نعمت همراه خود می آورد. دختر، به تدریج، به رضا علاقمند می شود. دو دوست و آذر بر سر دو راهی قرار می گیرند. آذر به نعمت می گوید كه رضا را دوست دارد، و نعمت تصمیم می گیرد پای خود را كنار بكشد. خلیل و افرادش آذر را می ربایند، و سرانجام نعمت و رضا پس از درگیر شدن با آن ها آذر را نجات می دهند. در این فیلم ژیلا شاهانی با رضا بیک ایمانوردی, محرم بسیم, رفیع مددکار, میرزا گودرزی, علی زاهدی, حسین واثقی, علی میری, سعید مطلبی, عهدیه بدیعی, علی صادقی, نعمت الله آغاسی, رضا صفایی, اسماعیل شیرازی, رضا شیبانی, ناصر تبریزی, علی بانکی, خشایار همکاری کرده است. رامشگر درباره آن است که: جعفر در شب عروسی به رقاصه ای به نام شهین دل می بند و به همراه دوستش جمشید به دنبال او به شهر می رود. جعفر شهین را در یک بنگاه شادمانی می یابد و مطلع میشود که او اسیر دست اسماعیل است. شهین پیشنهاد جعفر را برای زندگی مشترک نمی پذیرد و کارش به دربه دری می کشد. همسر جعفر به دنبال شوهرش روانه شهر می شود و به دام اسماعیل می افتد . در لحظه ای که اسماعیل قصد اغفال زن را دارد جعفر سر می رسد و با او در گیر می شود . شهین، به قصد تلافی ، اسماعیل را با کلنگ از پا در می آورد و گرفتار ماموران پلیس می شود، و سرانجام جعفر و همسرش به روستا باز می گردند. در این فیلم ژیلا شاهانی با نعمت‌الله گرجی, جمشید مهرداد, عباس قاجار, میرزا گودرزی, علی اکبر طوفان پناه, حسین واثقی, منوچهر وثوق, رضا غیاثی, شکرالله رفیعی, روشنک صدر, رضا صفایی, بهروز شاهین فر, درویش جاویدان, رضا ذوالفقاری, پروین مهذب, جلال موسوی, عرب زاده همکاری کرده است. رفاقت درباره آن است که: حبیب دزد سابقه داری است كه مهارتش در باز كردن گاوصندوق است. او، كه از دزدی دست كشیده، به وسیله ی گروه كیوان تحت فشار قرار می گیرد تا آن ها را در یك سرقت بزرگ همراهی كند. همكاری حبیب با پلیس موجب می شود كه كیوان و همدستانش دستگیر شوند. احمد و ستاره از حبیب، كه زخمی شده، پرستاری می كنند. حبیب و ستاره ازدواج می كنند، و چندی بعد افسانه، كه خواننده ی كافه است، سر راه حبیب قرار می گیرد و او را از همسرش دور می كند. افسانه حبیب را به ورشكستگی می كشاند و او را وا می دارد تا با كیوان همكاری كند. نقشه ی آنها این است كه جواهرهای پیرزنی را بربایند. حبیب به افسانه پیشنهاد می كند كه، پس از سرقت، جواهرها را تصاحب كنند و بگریزند. كیوان، كه از نقشه ی آن دو مطلع شده، حبیب را مضروب می كند و افسانه را از پا در می آورد. در غیبت حبیب، همسرش با اتومبیل نظام تصادف می كند و بینایی خود را از دست می دهد. نظام هزینه ی مداوای ستاره را تقبل و او را وارث خود می كند. ستاره از نظام می خواهد كه آزادی شوهرش را تضمین كند و سرپرستی یكی از كارخانه هایش را به او بسپارد. حبیب آزاد و ابتدا به همسرش بدگمان می شود؛ اما به اشتباه خود پی می برد و زندگی خود را با ستاره از سر می گیرد. در این فیلم ژیلا شاهانی با بهمن مفید, روبیک منصوری, محرم بسیم, میرزا گودرزی, علی زاهدی, شهناز تهرانی, علی اکبر طوفان پناه, علی میری, رضا غیاثی, حبیب الله کسمایی, کریم قاجار, علی صادقی, منوچهر والی زاده, رضا صفایی, بهاره, خشایار, بهرامی, جلال موسوی همکاری کرده است.
بیشتر
Watch With Subtitles