Asghar Kefayati
اصغر کفایتی

Asghar Kefayati (اصغر کفایتی)
  • Sound
Asghar Kefayati (اصغر کفایتی) has been a Sound Designer in the following movies: My Mom Has Fallen in Love (1976), The Clown (1976), The Honor (1975), The Rival (1975), Under the Skin of the Night (1974) and more. اصغر کفایتی به عنوان صدا در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
زیر پوست شب درباره آن است که: قاسم معروف به «قاسم سیاه» یک ولگرد خیابانی است که مادرش کلفتی یک خانهٔ اعیانی را می‌کند و از وضعیت پسرش به شدت ناراضی است. قاسم در جریان یکی از پرسه‌زنی‌هایش با زنی خارجی روبرو می‌شود که آخرین ساعت‌های حضورش در ایران را می‌گذارند. این دو که زبان همدیگر را نمی‌فهمند، راه‌پیمایی بی‌پایانی را شروع می‌کنند. قاسم دنبال پیداکردن جایی برای خلوت کردن با این دوست تازه‌است، اما تلاش‌های او ثمری ندارد. دوست‌اش هم نمی‌تواند کمکی به او بکند چون پدرش در خانه‌است. قاسم نمی‌تواند بفهمد که محل اسکان قبلی زن کجا بوده. وقتی به مادرش سر می‌زند، با واکنش عصبی او مواجه می‌شود و در حالی که کاملاً مستأصل شده، با دو جوان روبرو می‌شود که پسرهای خانواده‌ای هستند که مادرش در آنجا کلفتی می‌کند. این دو موافقت می‌کنند که مکانی را در اختیار قاسم و دوست‌اش بگذارند. پس از ورود به خانه، آنها پیش‌دستی می‌کنند و وقتی قاسم اعتراض می‌کند، او را به باد کتک می‌گیرند و پس از کامیاب‌شدن، هر دو را ول می‌کنند. قاسم و دوست‌اش به زیر یک کامیون پناه می‌برند، اما بعد از مدت کوتاهی کامیون حرکت می‌کند و پلیس قاسم را جلب می‌کند؛ آنها قاسم را به زندان و زن را به فرودگاه می‌برند. در این فیلم اصغر کفایتی با نعمت‌الله گرجی, ... مهری ودادیان, مجید مظفری, فریدون گله, محمد خلیلی زاده, فریدون فرهودی, علی ترابی, باربد طاهری, امیر تاجیک, مرتضی عقیلی, آرش تاج, عباس احمدی, ماسیس مانوکیان, محمد سیفی, علی دهقان, جهانگیر صالحی, سلیمان اکبری, سوزان گیلبر, نظام‌الدین شفایی, فرهاد فرهادی, زاون اوهانیان, روحی همکاری کرده است.
تعقیب تا جهنم درباره آن است که: سال ۱۳۱۲ در دره ی بمبی، حوالی مرز افغانستان. موهان (ذکریا هاشمی) و دوستش جهان (مرتضی عقیلی) سال ها است که به امنیه ها برای به دام انداختن قاچاقچی ها کمک می کنند. آن دو به مخفیگاه قاچاقچی ها شبیخون می زنند؛ اما قوش (جلال پیشوائیان)، سردسته ی قاچاقچی ها، موفق به فرار می شود. موهان تصمیم دارد زندگی تازه ای را در مزرعه ای آغاز کند؛ اما زیبا (ایرن)، همسر قوش، و پسرش هوشنگ (هومن) سر راه او قرار می گیرند و از موهان کمک می خواهند. موهان برای رساندن آنها به مکانی امن و آرام با مشکلات فراوانی مواجه می شود. قوش آنها را تعقیب می کند و پیرمردی (محمدتقی کهنموئی) را که به آنها پناه داده است به قتل می رساند. موهان در کمین قوش می نشیند و سرانجام او را به قتل می رساند در این فیلم اصغر کفایتی با جمشید الوندی, محمد تقی کهنمویی, جلال پیشواییان, رضا رخشانی, آرشام قهرمانیان, جمال امید, مرتضی عقیلی, ایرن زازیانس, رضا رخک, زکریا هاشمی, منوچهر طایفه, هومن, رابرت اکهارت همکاری کرده است.
شرف درباره آن است که: سلمان (عنایت بخشی)، مباشر شهبازیان، ثروت اربابش را تصاحب می كند، و پس از مرگ او پسرش امیر (آتش)‌ را به انجمن خیریه می سپارد. كارخانه داری به نام بهادر (مجید شهباز) امیر را به خانه اش می برد و سرپرستی او را به عهده می گیرد. بهادر دختری به نام زری (رؤیا) داشته كه سال ها پیش گم شده است. امیر (سعید راد) بزرگ می شود و بهادر نازی، دختر سلمان، را برای ازدواج با او در نظر می گیرد؛ اما امیر از ازدواج با او خودداری می كند. سلمان به رقاصه ای به نام زری (جمیله) علاقه دارد، كه امیر شیفته ی اوست. جاهلی به نام عباس (احمد معینی)، كه سرپرستی زری و چند رقاص دیگر را به عهده دارد، مانع ملاقات امیر و زری است. بی بی عكسی از پدر و مادر زری را نشان او می دهد. امیر زری را به دلیل حرفه اش رها می كند، و زری اقدام به خودكشی می كند و مرشدی از امیر می خواهد كه زری را نجات دهد. امیر با مخالفت بهادر رو به رو می شود و با زری در خانه ای زندگی می كنند. سلمان به كمك افرادش چند عكس از زری در محله پخش می كند و اهالی محل را علیه آن دو می شوراند. زری، برای آنكه صدمه ای به امیر نرسد، او را رها می كنند. بی بی فاش می كند كه زری دختر بهادر است و امیر و دوستش مرتضی (مرتضی عقیلی) به كمك زری می روند و با سلمان و افرادش درگیر می شوند. سرانجام سلمان و افرادش به حبس محكوم می شوند و زری و امیر پای سفره عقد می نشینند. در این فیلم اصغر کفایتی با عنایت بخشی, رضا بانکی, حسین صفاریان, مازیار پرتو, ایرج صفدری‎, سعید راد, شهناز تهرانی, مجید شهباز, احمد معینی, مرتضی عقیلی, سعید مطلبی, نندلال هندوجا, رویا, جمیله, هنگامه, عهدیه بدیعی, علی دهقان, عزیزالله بهادری, گیتی بهشتی, مرتضی برجسته, گالوست گورکیان, مینوش, مهدی سپهر همکاری کرده است.
صمد به مدرسه می رود درباره آن است که: در روستايي كه صمد (پرويز صياد) در آن سكونت دارد از سوي سازمان «پيكار با بي سوادي» كلاس اكابر براي افراد مسن داير مي شود تا كوره سوادي به آنها آموزانده شود. سركار استوار (عبدالعلي همايون) براي به دام انداختن عده اي قاچاقچي، با سر هم كردن «پولتيك»، يكي از قاچاقچي ها را كه دستگير كرده است روانه كلاس درس مي كند. دوستان قاچاقچي كه از حضور همدست خود در كلاس درس آگاه شده اند بي خبر از دامي كه براي آنها گسترده شده در صدد فراري دادن او بر مي آيند. در لحظه اي كه قاچاقچي ها مي خواهند دوست خود را بر هانند و مأموران پاسگاه نيز غافلند، صمد، كه يكي از شاگردان كلاس است، وارد معركه مي شود و فرد فراري و گروه قاچاقچي ها را به دام مي اندازد، و تحويل پاسگاه مي دهد. در این فیلم اصغر کفایتی با جهانگیر فروهر, نوذر آزادی‎, پرویز صیاد, فرخ لقا هوشمند, باقر صحرارودی, رضا هوشمند, محمود بهرامی, محمدتقی شریفی, علی زاهدی, شهناز تهرانی, محمد سوهانکی, نجف علی هادی, آرشام قهرمانیان, حسین امیرفضلی, منوچهر یکتا وثوقی, حسن رضیانی, رضا شفیع, مینو شفیع, علیرضا قوامی, محمد اسکندری, فرح مهدابی, قدرت الله انتظامی, عبدالعلی همایون, آپیک یوسفیان, اسماعیل شیرازی, عباس نوروزی, عباس وثوق, امير كراری, لطفی همکاری کرده است.
رقیب درباره آن است که: علی و جلیل رحمت طلب والدین خود را در حادثه ای از دست می دهند و تنها می مانند. علی با قطعه عکسی از خود و برادرش جلیل را ترک می کند. جلیل با مردی به شهر می رود و عکسی مشابه از عکاس خانه تحویل می گیرد. سال ها می گذرد و آن دو بزرگ می شوند. علی (منوچهر وثوق) و پدر خوانده اش، که راننده است، با دختری به نام فریده (شورانگیز طباطبائی) و برادر کوچکش محمد (فرید فرهادپور)، که از دست زن پدرش اکرم (پروین ملکوتی) گریخته است، آشنا می شوند. محمد بیماری قلبی دارد، و فریده و او در خانه ی دایی شان محمد (روح الله مفیدی) ساکن می شوند. دایی از حضور آن دو در خانه اش ناخرسند است، تا این که در روزنامه ها اعلانی منتشر می شود حاکی از این که فریده وارث ثروت هنگفتی شده است. جلیل، (بهمن مفید) که صاحب شرکتی است، فریده را از طریق عکس اش می شناسد و او را که جویای کار است به استخدام درمی آورد، و به او قول ازدواج می دهد. اکرم از خبر ارث فریده مطلع می شود و به تهران می رود. همه به جز علی چشم به ثروت فریده دارند. فریده به خواستگارهایش شک می برد، تا این که محمد اعلام می کند که ماجرای اعلان منتشر شده در روزنامه ساختگی بوده تا از شر فریده و برادرش خلاص شود. مراسم ازدواج جلیل و فریده به هم می خورد، و علی او را خواستگاری می کند، و جلیل با دیدن عکسش در اتاق علی درمی یابد که آن دو برادرند. جلیل به عنوان هدیه ی ازدواج یک خانه ی مجلل به آنها می دهد. در این فیلم اصغر کفایتی با بهمن مفید, شورانگیز طباطبایی, پروین سلیمانی, رضا بانکی, حسین صفاریان, اکبر اصفهانی, روح‌الله مفیدی, علی آزاد, منوچهر وثوق, علی اکبر مهدوی فر, پریسا, نندلال هندوجا, احمد نجیب زاده, عهدیه بدیعی, اسماعیل پور سعید, علی دهقان, پروین ملکوتی, گالوست گورکیان, شهناز, فرید فرهادپور, فاضل, پروا همکاری کرده است.
نعمت نفتی درباره آن است که: مرد هوسرانی (منوچهر اخضرپور)، كه به همسرش (مهری ودادیان) بدگمان است، زن و فرزندش نعمت را كه فلج است از خانه می راند و حاضر نمی شود برای نعمت شناسنامه بگیرد تا او به مدرسه برود. نعمت با كارهایی نظیر واكسی، تصنیف فروشی، نفت فروشی و آوازخوانی در كنار مادرش امرار معاش می كند. او بزرگ می شود و به پایتخت می رود. نعمت (نعمت الله آغاسی) در كافه ای پست به عنوان خواننده مشغول به كار می شود و در اندك مدتی محبوبیت می یابد و كار كافه های اطراف را كساد می كند. نعمت با دختری (آرزو غفاری) آشنا می شود و با او ازدواج می كند. او مادرش را نزد خود می آورد، و نقشه های رقبایش را نقش بر آب می كند. نعمت پدرش را كه به افلاس افتاده و به طور ناشناس به او مراجعه كرده، به عنوان دربان كافه استخدام می كند. پدرش او را به جا می آورد و طلب بخشش می كند. نعمت پدر را به خانه می برد؛ اما مادرش او را از خانه می راند، تا این كه مرد با به خطر انداختن جان خود همسرش را از خطر تصادف با اتومبیل نجات می دهد و از نو در كنار هم زندگی را از سر می گیرند در این فیلم اصغر کفایتی با مهری ودادیان, آرزو غفوری, سامی تحصنی, منوچهر صادق پور, شهناز تهرانی, رجب علی عبادی, آرشام قهرمانیان, حسین واثقی, طاهره غفاری, منوچهر اخضرپور, عباس کسایی, نعمت الله آغاسی, سیمین غفاری, مهدی امیر قاسم خانی, منصور نصیری, شهناز, غلامرضا سرکوب همکاری کرده است.
نبرد عقاب ها درباره آن است که: حبیب، قهرمان کشتی کوچ، در مسابقه ای رو در روی رحمان قرار می گیرد تا نتیجه را به رحمان واگذار کند و موجب شفای روحی مهران، فرزند بیمار رحمان، شود. قاسم، مدیر برنامه های باشگاه ورزشی، به کمک یکی از افرادش آمپولی به حبیب تزریق می کند که او را در موقع بازی سست و ناتوان می کند. حبیب بر اثر ضربات رحمان فلج و به بیمارستان منتقل می شود. در بیمارستان با مریم دختر فلج قاسم، آشنا می شود. پزشکی مریم را مداوا می کند، و قاسم که مخالف ادامه ی رابطه ی حبیب و مریم است به افرادش می سپارد تا او را از سر راه مریم دور کنند. حبیب سلامت خود را باز می یابد و در مسابقه ای رو در روی رحمان شرکت می کند؛ اما در آخرین لحظه، که تصمیم دارد حریف را شکست بدهد،‌برای رضایت مهران، با بالا بردن دست رحمان، هر دو به عنوان قهرمان مسابقه معرفی می شوند. در این فیلم اصغر کفایتی با رضا بیک ایمانوردی, حسن رضایی, محمد بانکی, کتایون امیر ابراهیمی, اکبر اصفهانی, حسین گیل, کریم دوامی, آرشام قهرمانیان, رضا عقیلی, عبدالله بوتیمار, محمد گیلانی, ناصر رفعت, فیروزه, شهناز, مهران, غلامرضا سرکوب همکاری کرده است.
سایر فیلم ها عبارتند از:
مادر جونم عاشق شده, قیامت عشق, دلقک, باجناق
بیشتر
Watch With Subtitles