Days of Waiting - Ruzhaye Entezar - روزهای انتظار

A tribe of nomads faces lack of forage for the livestock in the winter. The cold and starvation cause the loss of a bunch of livestock every day. The nomads decide to send a man to city in order to buy forage. The man goes to the city and buys some grain, but no truck driver is willing to carry the load because of the bad road and weather. Eventually, with the help of a dealer, a stranger driver is willing to go down the road because he is not familiar with the road. Along the way, the diver encounters many problems because of the bad road and gets into a fight with the man. Eventually, they get past the problems and get the load to the destination.

یک ایل چادرنشین در فصل زمستان برای خوراک دام های خود دچار کمبود علوفه می شود سرما و گرسنگی باعث می شود هر روز تعدادی از احشام تلف شوند. چادرنشینان تصمیم می گیرند یکی از مردان ایل را برای خرید علوفه به شهر بفرستند . مرد به شهر میرود و مقداری جو خریداری می کند ولی هیچ راننده کامیونی حاضر نیست به علت بدی راه و برف و باران محموله جو را به کوير حمل کند . سرانجام به کمک یک دلال، راننده غریبه ای به علت عدم آشنائی به راه های منطقه حاضر می شود این کار را انجام دهد . بین راه راننده کامیون به علت خرابی راه با مشکلات و ناراحتی های پی درپی روبرو شده و با مرد ایلاتی درگیری پیدا میکند . سرانجام آنہا برمشکلات فائق آمده و بار جو را به مقصد می رسانند.